زنان نیمی از جمعیّت کشورند، امّا تأثیر آنها بر سرنوشت ملّتها و کشورها میتواند بیش از تأثیر نصف جمعیت باشد. اگر زنان جامعه، بهاندیشهای متعالی مؤمنشوند و در راه رشد قدم بگذارند و علیرغم وجود موانع، آن راه را ادامهدهند، تأثیر آنها بر روی فرزندان، همسران، حتّی برادران و پدرانشان، یک تأثیر سازنده است. و چنانچه زنان فاسد شده و راه سقوط را درپیشگیرند، جامعه نیز به سرعت به تباهی کشیده خواهد شد. به عبارتی زن تنها خود به راهی نمیرود بلکه مردها را نیز به دنبال خود در آن راه میبرد. بهویژه اینکه در میان عوامل تربیتیِ اثرگذار بر روی فرزندان، مادران نقش و جایگاه خاصّ و بیبدیلی دارند و اثر آنان غالباً بیش از پدران است. این موضوع نشان میدهد، زنان روی تربیت نسلها اثرگذارتر از مردان هستند و نقش آنها در تغییر مسیر ملّتها و امّتها عمیق و راهبردی است.
با این وجود در طول تاریخ، در شرق و غرب عالم و در جوامع مختلف همواره به جنس زن ظلم شده و بانوان همیشه مظلوم بودند. گاهی آنها را از حقوق مختلف انسانی مانند حقّ مالکیت، حقّ تحصیل و حقّ رأی و حتّی حقّ حیات محروم میکردند و گاهی به آنها به دید ابزاری برای لذّتجویی مردان نگاهشده است. در دورانهای گذشته، زنان زندهبهگور میشدند و بسیاری از حقوق آنها پایمال میشد و در قالب حرمسراها، زنان ابزاری برای تکیّف مردان به حساب میآمدند و در دوران معاصر، آزار زنان توسط مردان به یکی از معضلات مهمّ دنیا تبدیل شده و قاچاق زنان برای انواع بهرهکشیهای جنسی یکی از پردرآمدترین تجارتهای دنیا است.
دلیل این ستم تاریخی به زنان این است که زن از لحاظ جسمانی ضعیفتر از مرد است، صدای مرد کلفتتر از صدای زن، قد او بلندتر از قد زن و استخوان او درشتتر از استخوان زن است. خصوصیّات خلقت مرد خصوصیّات مسلّط و فعّال است و خصوصیّات زن، خصوصیّات نرمش و انعطاف و انجذاب است.همهی اینها موجب شده تا در جوامعی که عقل و وحی حاکم نبوده است، مردان زنان را تحقیر و حقوق آنها را پایمال کنند.
از همینرو، در دوران کنونی که به معنی واقعی کلمه عصر جاهلیت مدرن بهحسابمیآید و انسان متکبّرانه وحی را به کنار افکنده و عقل خود را بازیچهی هواهای نفسانی و اوهام نموده است، یکی از مهمّترین مسائل زندگی بشریّت، «بحران زنان» شده است. بحرانی که زنان را دستخوش آسیبهای گوناگون و متعدد عاطفی، فکری و رفتاری کرده و ظلمی به مراتب بیشتر از دورانهای گذشته برای آنان به ارمغان آورده است.
خانواده که مهمّترین و پایهایترین سلول زندگی اجتماعی بشر است، متأثّر از همین بحران دچار چالشهای جدّی شده و در بسیاری از جوامع خانواده کمکم معنی خود را از دست داده و این جوامع را با سرعت زیادی به اضمحلال و فروپاشی تمدّنی نزدیک میکند. و خلاصه اینکه، بشری که در زمینههای مادّی، این همه کشفیّات انجام داده و این همه دَم از ریزهکاریهای روانشناسی و روانکاوی و مسائل اجتماعی و مسائل اقتصادی و سایر چیزها میزند و واقعاً هم در خیلی از این رشتهها پیشرفتکرده، در حلّ بحران زنان درمانده شده است.
مسألهی ظلم به زنان، در ایران نیز از دورانهای دور وجود داشت و البتّه هجوم فرهنگ غرب در صد سال اخیر، آن را دوچندان نمود. لذا از سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مهمّترین دغدغههای آیت الله خامنهای همین موضوع بود و ایشان را عمیقاً متأثّر میساخت. ایشان در مصاحبهای در دههی شصت فرمودند: «آن مقدارى كه بنده راجع به مسائل زن در ایران در طول این ده-بیست سال رنج بردهام و ناراحت شدهام، خیلى از زنان حتّى گوشهاى از آن را نفهمیدند و ناراحت هم نبودند.»[۱]
وی در دههی چهل به دنبال این بود که مدرسهای مناسب برای دختران در مشهد تأسیسکند و معتقد بود، رویکرد زنان به دین، بدون سوادآموزی و تجهیز آنان به دانش، موفّقیتی در پی نخواهد داشت. نامناسب بودن فضای مراکز آموزشی دختران در آن دوره، نمیتواند دلیل کافی برای روی نیاوردن دختران به آموزش باشد. راه منطقی ایجاد مراکز مشابه، بدون معایب و کاستیهای موجود است.
ایشان ایدهی خود را ابتدا با رئیس دبیرستان پسرانهی «علوی» مشهد در میان گذاشت. از این طریق بود که با گروهی از فرهنگیان و دانشگاهیان علاقمند به این طرح آشناشد. شماری از بازاریان نیز به این گروه اضافه شدند. حدود یک سال، هر هفته یا ده روز یک بار، نشستهایی در دبیرستان علوی پسرانه برگزار و دربارهی زیر و بَم کار، از اساسنامه گرفته تا تأمین هزینهها گفتگوکردند. برخی از آشنایان به او اشکال میگرفتند؛ اگر مدرسه درست شود و دختر فارغالتحصل بدهد، آنان را به سپاه دانش خواهندبرد. ایشان در پاسخ میگفت که چه بهتر؛ بهجای دخترانی که در مدارس بیبندوبار تربیت شدهاند، دختران این مدرسه که عفیف و متدیّن هستند به سپاه دانش بروند و دختران و کودکان روستاها را متدیّن بار بیاورند. امّا به هر دلیلی آرزوی او در تاسیس این دبیرستان نمود نیافت و حسرت آن ماند.[۲]
پس از پیروزی انقلاب، برای آیت الله خامنهای که آن موقع رئیس جمهور هم شده بودند، فصل تازهای از مبارزه علیه ظلم به زنان و تلاش برای رشد و تعالی آنها آغاز شد. ایشان از فرصتهای مختلف استفاده کردند برای اینکه موضوع ظلم به زنان برای جامعه روشن شود، برای برطرفشدن آن گفتمانسازی لازم صورتگیرد و زنان به وظایف مختلف مخصوص به خودشان آگاه شوند و پابهپای مردان بتوانند پلّههای ترقّی انسانیّت را طیکنند.
به همین دلیل در سالهای ریاست جمهوریشان مصاحبههای متعدّدی با مجلههای «شاهد بانوان»، «زن روز» و ... پیرامون مسائل مربوط به زنان انجامدادند. در برخی سمینارهای مرتبط با موضوع زنان شرکتکردند و برای برخی سمینارها پیام ارسال نمودند. در یکی از همین سمینارها فرمودند: «زنهاى ما مظلومند. من راجع به زن حرفهاى زياد و بحثهاى فراوانى دارم. مسألهى زن واقعاً مسألهى مهمّى است.»[۳] که به خوبی نشان از تسلّط و دغدغهی ایشان در این موضوع داشت.
آیت الله خامنهای در آن دوران برای جبران عقبماندگی تاریخی زنان از مردان از هیچ تلاشی دریغ نکرد. در جمع گروههای متعدّدی از زنان کشور از پزشکان تا هنرمندان حضور مییافت. در خطبههای نماز جمعه به مناسبتهای مختلف برخی از ابعاد مسائل مربوط به زنان را باز کردند و برای عموم مردم تبیین نمودند و حتّی زمانیکه برای سخنرانی به سازمان ملل رفته بودند، در بخشی از بیاناتشان روی موضوع حراست از حقوق و ارزشهای زن تأکید نمودند.
در کنار موضوع گفتمانسازی، ایشان در دوران ریاست جمهوری اقدامات عملی بسیار مهمّی نیز در حوزه زنان انجام دادند. به عنوان نمونه، «شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده» به عنوان یکی از شوراهای اقمار شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۶۵ به همّت ایشان شکل گرفت. این شورا بهمنظور سیاستگذاری، برنامهریزی، ایجاد هماهنگی بین دستگاهها، انجام تحقیقات و فعّالیتهای ملّی و بینالمللی در حوزه زنان و خانواده و همچنین رصد فعّالیتهای اجتماعی زنان در کشور تشکیل شد و بهخاطر جایگاه ویژهاش مصوبات آن روی سه قوّهی کشور اثر میگذاشت.
آیت الله خامنهای در سال ۶۸ به رهبری جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. این امر مهمّ، اشتغالات کاری و ذهنی ایشان را چند برابر کرد امّا کماکان مسألهی رشد و تعالی زنان، در نگاه ایشان پررنگ باقیماند و البته دست ایشان برای پیگیری حلّ مشکلات بانوان بازتر شد. در دوران رهبری، بیش از ۵۰ جلسه از دیدارهای خودشان را به بانوان اختصاص دادند. جمعهای مختلفی از بانوان دانشگاهی، حوزوی، پزشک، پرستار و ... در حسینیهی امام خمینی(ره) مهمان شدند و با ایشان به گفت و شنود پیرامون مسائل زنان پرداختند. در سال ۷۶ در استادیوم صدهزار نفری آزادی که با حضور پرشکوه زنان، مالامال از جمعیت شده بود، برای بانوان سخنرانی عمیق و روشنگرانهای در مورد ظلم به زنان در دوران امروز انجام دادند و تبیین کردند زنان برای برطرف شدن این ظلم تاریخی چه کارهایی باید انجام دهند.
در کنار این دیدارها و گفتگوها، آیت الله خامنهای در این دوران همواره وضعیت بانوان و موانع پیش روی آنها را نیز رصد میکردند و به قدر وسع بسیاری از موضوعات مرتبط با ظلم به بانوان را از طریق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی و بسیاری از دستگاههای مختلف کشوری و لشگری پیگیریکردند و به سر انجام رساندند.
این حدّ از دغدغهمندی و پُرکاری برای حلّ مشکلات و رشد جامعهی بانوان که در سرتاسر عمر سیاسی اجتماعی مقام معظّم رهبری به چشم میخورد، ریشه در نگاههای بسیار بلند ایشان به بانوان دارد که آن نیز در نوع خود کمنظیر یا بینظیر است.
ایشان ارزش زن را آنقدر بالا میدانند که معنی پیداکردن انسانیّت را در گروی وجود زنان متعالی میدانند و میفرمایند: «زن با نقاط قوّت زنانهی خود که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است، همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتّکاء به خداوند، و همراه با عفّت و پاکدامنی که فضای پیرامون او را نورانیّت میبخشد...مثل کوه استواری از ایمان، درعین حال مثل چشمهی جوشانی از عاطفه و محبّت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمهی صبر و حوصله و عاطفهی خود سیراب می کند. انسانها در چنین آغوش پربرکتی می توانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیّات در عالمِ وجود نبود، انسانیّت معنا پیدا نمیکرد. این، معنای ارزش زن و تشخّص زن است؛ چیزی که مغز متحجّرِ مادّی غربیها نمیتواند آن را بفهمد.»[۴]
از نگاه آیت الله خامنهای، پرداختن به رشد و تعالی زنان جامعه، نقش حیاتی در اصلاح جامعه دارد و معتقدند: «در واقع، اصلاح جامعه با اصلاح زنان است.»[۵] و از منظر ایشان، چنانچه زنان یک کشور به تراز بالایی از صفا و معنویّت و تعالی فکری دست پیداکنند هیچ مشكلی در آن مملكت باقینمیماند. زیرا «زن بهطور محسوسی در مرد، تأثیر دارد. هم بر روی شوهرش، هم بر روی فرزندانش تأثیرات تعیینكنندهای میتواند بگذارد.»[۶]
با توجّه به این نوع نگاههای بلند به زنان، مقام معظّم رهبری به طور جدّی معتقدند در دوران ما تبیین جایگاه زن در نظامهای اجتماعی و محیط زندگی، از ضروریترین کارها است.[۷]و در «نهضت بیداری در زمینهی مسائل مربوط به زنان واقعاً هیچ نبایستی ما تعلّل کنیم.» [۸]
باتوجّه به مطالبذکرشده،اندکی روشنگردید که مقاممعظّمرهبری-مدّظلّه- چهقدر نسبت به زنان دغدغه دارند و چهگامهای بلندی برای تحقّق رفع ستم از آنها و رشد و تعالیشان برداشتهاند. امّا بااینحال ایشان رسیدن به مقصود در زمینهی بازیافت شخصیّت حقیقی زنان را در گروی تحرّک و تلاش خودِ زنان دانسته و مطالباتی از آنها در این زمینه دارند.
بخشی از مطالبات رهبری از جامعهی زنان مربوط به همهی آنهاست مانند انتظاراتی که ایشان از زنان در زمینهی سبک زندگی دارند و بخشی مربوط به زنان نخبه و اهل معرفت است، مانند مبارزه برای برطرفکردن ظلم به زنان. لذا میفرمایند: «خانمهای اهل معرفت که باید وارد یک میدان مبارزهی صحیح برای مسألهی زن بشوند، به نظر من کوتاهی میکنند، کار را دست عامّی، بیاطلّاع، و احیاناً کسانی که دلشان میخواهد فقط حرفبزنند، رهامیکنند. این درست نیست. باید کار، صحیح و دست افراد سنجیده، عاقل و حکیم بیافتد.»[۹] و انتظار دارند مجموعهای از زنان به میدان بیایند و جلوی تهاجم دشمن به زنان را بگیرند: «كاری كه من گمان میكنم امروز وظیفهی یك مجموعهی زنانهی مؤمن و انقلابی و قوی هست، این است كه باید به میدان بیایید و با تهاجمهای دشمن -بخصوص در زمینهی زنان- مقابله كنید.»[۱۰]
در کتاب حاضر، سعیشده مطالبات مقام معظّم رهبری-مدّظلّه- در هر دو بخش مذکور گردآوری شود. لذا کتاب ضمن اینکه برای عموم زنان قابل استفاده است، برای مسئولین، تشکّلها و مجموعههایی که میخواهند برای رشد و تعالی زنان کوشش کنند میتواند به مثابه سند راهبردی و نقشهی کلانِ راه محسوب گردد.
فصل اوّل کتاب به موضوع ازدواج بانوان پرداخته و ضمن اشاره به ماهیّت ازدواج از نگاه اسلام، سعی شده موضوعات مهمّی مانند زمان مناسب برای ازدواج، ملاکهای انتخاب همسر و مهریه از بیانات مقام معظّم رهبری-مدّظلّه- استخراج شود. در فصل دوّم به وظایف بانوان نسبت به نهاد خانواده و شوهر و فرزندان اشاره شده و کلیدهای طلایی ادارهی مطلوب خانواده از منظر معظّمله تبیین شده است.
فصل سوّم مربوط به فرزندآوری است. در این فصل ضمن پرداختن به وظایف زنان در این زمینه، کارهایی که برای افزایش فرزندآوری در کشور لازم است صورت بگیرد ارائه شده تا بانوان بتوانند تحقق آنها را در کشور مطالبهگری کنند.
فصل چهارم به مقولهی عفاف و حجاب پرداخته است. فلسفهی حجاب از زوایای مختلف مورد بررسی قرارگرفته و حدّ و حدود عفاف و حجاب اسلامی از نگاه رهبر معظّم انقلاب بیان شده است. در پایان این فصل نیز در پژوهشی بسیار خوب و جامع، راه و روش مبارزه با بیحجابی از منظر رهبر معظّم انقلاب تبیین شده است.
موضوع فصل پنجم حضور زنان در اجتماع و اشتغال آنان است و در فصل ششم به انتظارات مقام معظّم رهبری از بانوان در زمینههای علمی و معنوی اشاره شده است.
در فصل هفتم، بحثی بسیار جامع در زمینهی راه و روش مبارزه با ظلم به زنان ارائه شده و نقشهی راه چگونگی جبران عقبماندگی زنان از مردان ترسیم شده است. در فصل هشتم نیز به مطالبات مقام معظّم رهبری از بانوان در زمینهی ورزش پرداخته شده است.
امید است کتاب تهیه شده مورد استفادهی جامعه، بهویژه بانوان و مسئولینی که به نحوی نسبت به زنان وظیفه دارند قرارگیرد و خداوندمتعال زحمات افرادی که در تهیهی این کتاب شبانهروزی کار کردند را به احسن وجه قبول نماید. البته باب این پژوهش هنوز باز است و موجب افتخار است که با پیشنهادات خودتان ما را در تکمیل آن یاری نمایید.
و الحمد لله ربّ العالمین
روز قدس ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲
۱۷ اردیبهشت۱۴۰۰
[۱] - در مصاحبه با مجله ی زن روز۱۳/۱۲/۶۶، «نقش و رسالت زن»، ج۴، ص۲۸
[۲] - خاطره بر گرفته از مطلب «برای زنان ایران» سایت معظّم له است.
[۳] - بيانات در ديدار مديران صدا و سيما۱۵/۱۱/۱۳۸۱
[۴] - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم۲۵/۳/۱۳۸۴
[۵] - گفت و شنود با گروهی از زنان، به مناسبت ميلاد حضرت فاطمهى زهرا ۳ ۱۸/۷/۱۳۷۷
[۶] - گفت و شنود با گروهی از زنان، به مناسبت ميلاد حضرت فاطمهى زهرا ۳ ۱۸/۷/۱۳۷۷
[۷] - در كنگر هی جهانى زن١٧/١١/٦٦، «نقش و رسالت زن»، ج۵، ص۲۹
[۸] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاه ۲۱/۲/۱۳۹۲
[۹] - در دیدار با زنان نمایندهی مجلس شورای اسلامى٣٠/٤/٧٦، «نقش و رسالت زن»، ج۵، ص۱۳۳
[۱۰] - در دیدار اعضای شورای مركزی جمعیت زنان ١٥/٢/٧١، «نقش و رسالت زن»، ج۵، ص۴۹